مصاحبه مطبوعاتي مدير كل فرهنگ و ارشاد اسلامي يزد

«بخش پاياني»

رضا سلطان زاده

مديرمسئول آیینه یزد

در آن جلسه در قبال تشكر مدير كل ارشاد از همگامي و همكاري مقام ارشد اجرايي استان چند تن از مديران مسئول روزنامه‌هاي محلي اظهار داشتند كه متأسفانه تعدادي از مديران مسئول استان به انتقادات و پيشنهادهاي سازنده مطبوعات توجه نمي‌كنند و نه تنها با مطبوعات كه زبان گوياي مردم هستند همگامي و همفكري ندارند بلكه در مواردي كارشكني هم دارند و برخي همكاران معتقدند كه مسئولين فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز آنگونه كه شايسته است به مطالب روزنامه‌ها توجه كافي مبذول نمي‌دارند.

در اين جا لازم است به شيوه برخورد دادگستري يزد به چاپ خبري در هفته نامه‌اي كه يك كلمه اشتباه چاپي وخبري داشته اشاره كرده، اعلام نمايد مسئولان ذي ربط اداره ارشاد هم از آن موضوع بي خبر ماندند و در نتيجه عكس العمل شايسته‌اي از خود نشان ندادند. اين رويداد با آنكه زماني از وقوع آن گذشته است ولي آگاهي بر آن ضروري به نظر مي‌رسد.

در شماره 127 هفته نامه بشارت نو خبري با عنوان «احضار مدير مسئول آيينه يزد به دادگاه» درج وطبق پيش آمدهاي روزنامه نگاري، حروف بعضي از كلمات جا به جا و از جمله به جاي كلمه«جنايي»،«جناحي» چاپ شده بود و دادگستري يزد با تكيه بر اين اشتباه چاپي و خبري،نامه‌اي به شرح زير خطاب به مدير مسئول هفته نامه بشارت نو ارسال داشت.

شماره 867- ر-ع    تاريخ 13/3/87

مدير مسئول هفته نامه بشارت نو

سلام عليكم؛ باعنايت به درج خبري با عنوان"احضار مدير مسئول آئينه يزد به دادگاه" در هفته نامه مورخ 29/2/87 به نظر مي‌رسد نگارنده خبر از دانش اوليه قضايي برخوردار نبوده و فرق بين جناحي و جنايي را نمي‌داند و يا اينكه تصميم بر مخدوش نمودن دستگاه قضايي را داشته است كه هر كدام از آنها باشد جاي بسي تاسف است.ضمناً در خبر مذكور درج گرديده كه شاكي اين پرونده رئيس كل دادگستري يزد مي‌باشد كه اين مطلب نيز كذب محض بوده و قوياً تكذيب مي‌گردد. علي ايحال بر اساس فرموده خداوند حكيم در آيه شريفه "اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما" با توجه به اينكه دادگستري وظايف سنگيني در جهت حل مشكلات قضايي مردم را دارد و از پرداختن به امور واهي آن نشريه در اين خصوص معذور است به مفاد همين آيه شريفه عمل نموده و اعلام مي‌نمايد. سلام عليكم

پايان نامه - امضاء

اينك نظر خوانندگان را به توضيحي كه نگارنده اين سطور در جواب نامه مذكور ارائه نموده جلب مي‌نمايد:

در مورد آيه شريفه‌اي كه در نامه روابط عمومي دادگستري به آن اشاره شده لازم است توضيح مختصري به نقل از چند تفسير مورد اعتماد اهل تشيع و تسنن بيان نموده و نظر نويسنده يا نويسندگان نامه فوق را به نكات ذيل معطوف دارد.

"عباد الرحمن" يعني برترين بندگان خداوند و اضافه كردن عباد الرحمن براي تخصيص و برتري است.

خداوند آنها را عباد ناميده و آنها را به اسم خود يعني"الرحمان" اضافه نموده بعد از اينكه جاهلان بر خداوند استكبار و به اسم مبارك او توهين نمودند و گفتند رحمان چيست؟ جاهلان يا سفيهان، عباد الرحمان را مخاطب قرار مي‌دهند بدانچه دوست ندارند.

نادانان همان كفار هستند كه عبادالرحمان را مورد خطاب قرار مي‌دهند لذا بندگان خاص خدا مي‌گويند سلاما.

عبادالرحمان به نيكي نادانان را جواب مي‌دهند و خود را از پاسخ سفيهانه و دشنام مصون مي‌دارند.

اكنون اين سوال مطرح است كه نويسنده يا تائيدكنندگان نامه شماره 867 – 13/3/87 با چه جرأت خود را از جمله عبادالرحمان مي‌دانند و طرف مقابل را نعوذ بالله از جاهلان، سفيهان و يا كافران قلمداد مي‌كنند. مگر ما نمي‌دانيم يا قبول نداريم، سيد القوم خادمهم.(1) مگر بزرگان و مقامات ارشد مملكت خود را خدمتگزار و حتي نوكر مردم خطاب نمي‌كنند. آيا نقل يك خبر ولو با چند غلط چاپي يا حتي با بعضي اشتباهات خبري كه در آن ديده مي‌شود مي‌توان آنرا از مصاديق امور واهي دانست.

واهي يعني سست،بي بنيان ،ضعيف. (2)

دادگستري بهتر از همه مي‌داند نبايد مطالب درج شده در نشريه‌اي را واهي بنامد و بطور قطع مي‌داند تا فردي در دادگاه صالحي محاكمه و مجرم شناخته نشود همانند بقيه شهروندان از نظر حقوقي و قانوني يكسان است و تا روزنامه‌اي قانوناً چاپ و نشر مي‌گردد به كاربردن كلمه واهي براي مطالب درج شده در آن چندان مناسب نيست. افتخار ايرانيان و مسلمانان اين است كه به اين موضوع ايمان دارند.

«اجتماعي كه اسلام بوجود مي‌آورد اجتماعي است متشابه الاجزاء كه هيچ يك از افراد اجتماع بر ديگري تقدم ندارد و هيچ گونه برتري جويي و فخرفروشي و بزرگ منشي در بين نيست و تنها تفاوتي كه مقتضـاي قريحه انسـاني است و فطرت بشر هم از آن سـاكت است"تقوي" است. مسئله تقوي هم راجع به خداست و ربطي به مردم ندارد . . . و بدين ترتيب از نظر جريان قانون ديني و از بين رفتن فاصله‌هاي طبقاتي در شئون اجتماعي،حاكم و محكوم، امير و مامور، رئيس و مرئوس، آزاد و بنده، زن و مرد، غني و فقير، كوچك و بزرگ در اسلام داراي يك موقعيت مي‌باشند كه قانون در حق همگان يكسان اجرا مي‌شود.»(3) تنظيم كننده محترم نامه فوق الاشاره به ظن و گمان‌هاي متفاوتي پيرامون خبر بشارت نو اشاره كرده است اما به يك نكته رايج كه در بيشتر روزنامه‌ها و نشريات هفتگي با آن روبرو هستيم توجه نكرده وآن اينكه چه بسا در نشريات به اشتباهات چاپي، خبري و يا حتي چاپ عكس فردي به جاي ديگري برمي خوريم كه بعد با توضيح و اصلاح، مساله حل مي‌شود؟ بجز 14 معصوم(ع) همه در معرض خطا و اشتباه هستند وجود دادگاه‌هاي تجديدنظر، ديوان عدالت اداري، دادسراهاي انتظامي قضات و بعضي از مراجع ذيصلاح ديگر همه حكايت از امكان اشتباه از سوي انسان‌ها وحتي بالاترين مقام اداري و اجرايي كشور دارد. در علم حديث مبحثي به نام مصحف داريم و در ادبيات نيز چنين بحثي مطرح است.

مصحف «اسم مفعول از تصحيف» يعني:

1-كلمه‌اي كه خطا خوانده شده

2-كلمه‌اي كه خطا نوشته شده

3-كلمه‌اي كه بواسطه كاستن يا افزودن نقطه‌هاي حروف تغيير يافته مانند«باد،ياد»،«روز،زور».(4)

مصحف: حديثي است كه قسمتي از سند يا متن آن به مشابه خود تغيير يافته باشد مشابهت دو كلمه كه موجب تصحيف مي‌شود ممكن است در كتابت باشد چون تصحيف« بريد به يزيد» و . . .

گاهي نيز تصحيف در معني و مفاد حديث است. (5)

اجازه مي‌خواهد به عنوان عذرخواهي از تصديع و اطاله مطلب و براي حسن ختام از نكته سنجي زنده ياد حضرت حجه الاسلام و المسلمين سيدعلي محمد وزيري ياد كنم:« در اسفند ماه سال1353 صادق احمدي وزير وقت دادگستري همراه با معاون خود براي افتتاح دادگستري تفت و اردكان به يزد مي‌آيد. در هنگام بازديد از كتابخانه وزيري، حجه الاسلام سيدعلي محمد وزيري شعري را با لحن و صوت زيباي خود براي حاضرين قرائت مي‌كند كه سخت مورد توجه قرار مي‌گيرد آن گونه كه نقل مي‌كنند اشك از چشم وزير دادگستري سرازير مي‌شود و مي‌گويد دستور مي‌دهم شعر را با خط خوش بنويسند و بر ديوار اتاق كارم نصب كنند.

داني چرا در سير خود بر خويش مي‌لرزد قلم

تـرسد كه ظلمي را كند در حق مظلومي رقم» (6)

در پايان پيشنهاد مي‌گردد اكنون كه خانه مطبوعات يزد هنوز تحرك و رونق لازم را ندارد حداقل دو ماه يك بار مدير كل فرهنگ و ارشاد اسلامي شخصاً نشستي صميمي و دوستانه با اصحاب جرايد و مطبوعات و رسانه‌هاي استان تشكيل دهد و پس از شنيدن درد دلها و احياناً مشكلات و مسائل كاري و خبري آنان اقدامات لازم به كار گيرد.

زيرا شكوه و شكايتها و حتي عقده‌هاي فرو بسته مردم اگر محل بروز و ظهور پيدا نكند و در معرض ديد و بررسي مسئولان صاحبنظر قرار نگيرد و براي رفع مشكلات و گرفتاريهاي آنان چاره انديشي نشود، در آينده دشواري‌هاي فراواني به بار خواهد آورد كه جبران آسيبهاي اجتماعي و زيانهاي اقتصادي آن به سختي امكان پذير خواهد بود بنابراين از تجربه ديگران استفاده كنيم و پيشنهادهاي سازنده را بپذيريم و بدين ترتيب بيش از گذشته جامعه را در مسير پيشرفت و ترقي قرار دهيم.


پي‌نوشت‌ها:

1-« نهج الفصاحه»، چاپ 1324، صفحه 372

2- «فرهنگ معين»، جلد 4، صفحه 4972

3- «روابط اجتماعي در اسلام»، تاليف علامه طباطبايي، ترجمه محمد جواد حجتي كرماني، چاپ 1348، صفحه 84

4- «فرهنگ معين»، جلد3، صفحه 4165

5- « آيه الحديث»، تاليف كاظم مدير شانه چي، چاپ سوم زمستان 1363، صفحات 64 و 65

6- نقل ازمحمدرضا انتظار بقيه الله، رييس كتابخانه وزيري يزد
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا